انواع سنگ فیروزه

انواع سنگ فیروزه Turquoise




سنگ معدنی فیروزه انواع مختلفی دارد که ما در اینجا 12 نوع آن را برای شما به اختصار شرح میدهیم.

فیروزه عجمى: سنگ باطله ندارد و به رنگ آبى پر رنگ است. با ارزشترین نوع فیروزه است و به صورت گرد یا بادامى تراش داده مى شود.

فیروزه شجرى: همراه با باطله است. پس از تراش سنگ باطله به صورت شاخه اى یا دندریتى نمایان مى گردد. این نوع فیروزه را به صورت هاى گرد، بیضوى، اشکى و چهارگوش مى تراشند.

فیروزه چغاله نیم رنگ: نسبتا شبیه فیروزه عجمى است اما کمرنگ تر است و روى آن، لکه هاى سفیدى دیده مى شود که در واقع کانى آلونیت است. نام چغاله به دلیل این است که مانند میوه نارس کمرنگ تر از نوع عجمى است.

فیروزه چغاله سفید: شبیه چغاله نیم رنگ اما روشن تر است.

فیروزه عربى: همان نوع شجرى است اما با قطر کمتر و ترا ش آن نیز سخت تر است. این نوع فیروزه نامرغوب بوده و به رنگ سبز کمرنگ دیده مى شود. در صورتى که قطر آن بیشتر باشد، به آن فیروزه دو بهرى نیز مى گویند.

فیروزه توفال رنگین: شبیه فیروزه شجرى است اما با سنگ باطله کمتر.

فیروزه توفال نیم رنگ: همان فیروزه توفال رنگین اما روشن تر است. زیرا کاتیون Cu+2 در شبکه بلورى به طور کامل وجود ندارد.

فیروزه توفال سفید: همان توفال نیم رنگ است،‌اما خیل روشن تر است.


فیروزه نرم: به دانه هاى خیلى ریز فیروزه که براى زینت دادن اشیا به کار مى رود، گفته مى شود.

فیروزه درشت: به سنگهاى نسبتا درشت فیروزه که خرد نشده اند و رگه دارند، گفته مى شود.

فیروزه خاکه: این نامگذارى در معدن مرسوم است. این نوع سنگ باطله ندارد و خالص است. به ابعاد مختلف و کروى در داخل رگه هاى بشدت دگرسان و خرد شده و به رنگ آبى روشن تا تیره یافت مى شود و بسیار گرانبهاست.

فیروزه گل کاسنى: به فیروزه سبز پررنگ متمایل به خاکسترى گفته مى شود. دلیل رنگ آن، وجود کاتیون Fe+2 در ساختمان آن است. به این نوع فیروزه تلخ مى گویند

کیمیا استون فروشگاه سنگهای قیمتی و انگشتر های حکاکی شده






مباحث سنگ و گوهر شناسی ** یشم **

آشنایی با سنگ های قیمتی
** یشم ** Jade **

یشم(Jade)

رنگ: سبز، همچنین سایر رنگ ها
رنگ خاکه: سفید
سختی در مقیاس موهس: 5/6 – 7
وزن مخصوص: 30/3 – 38/3
سیستم کریستالین:مونوکلینیک
ساختار شیمیایی: NaAlSi2O6، سلیکات آلومینیوم سدیم
شفافیت :کدر، مات
ضریب شکست: 652/1 – 688/1
فلورسنسی: ژادئیت سبز، بسیار ضعیف: روشنایی مایل به سفید.
بیرفرنژانس: 02/0
منبع: ذخایر ژادئیت میانمار

 

ساختار: در ساختار سنگ های دگرگونی در دره Uruبیشتر ژادئیت هایی که امروزه فروخته شده با موم و رزین پلاستیک مانند رنگ و بارور می شود تا ظاهر و رنگ آن بهبود یابد.
جید ایمپریال: به رنگ سبز زمردی با کرومیوم مات تا شفاف. پرطرفدارترین زیر گروه جید می باشد.
جید یونانی: اصطلاح چینی جادئیت، نام محلی که هنگام انتقال از برمه از آنجا عبور می کرد گرفته شده است.
ژادئیت ضریب شکست بیشتری و رنگ های متعددتری از نفرایت دارد. فاکتور مهم دیگر ارزش است. نفرایت از گروه جید در مکان های بسیاری از دنیا وجود دارند، از سوی دیگر ژادئیت فقط در یک مکان در دنیا ظاهر می شود و نایاب تر و گران تر از نفرایت است. دلیل اصلی رنگ های متفاوت و حالت مات زیبایی است که ژادئیت دارد که شبیه هیچ چیز دیگری در دنیای سنگ های جواهری نیست.






مباحث سنگ و گوهر شناسی

آشنایی با سنگ های قیمتی
** مرجان ** Coral **


رنگ:قرمز،صورتی،سفید(سیاه وآبی

 

شکستگی:نامنظم،سوزنی شکل

سیستم کریستالی:هگزاگونال

فرمول شیمیایی:کربنات کلسیم+منگنز+موادآلی مات 

شفافیت:مات

پراکندگی نور:ندارد

سختی:3-4 

وزن مخصوص:2.6-2.7

ضریب شکست نور:1.658-1.486 


محل پیدایش:کلنی مرجان درسواحل غربی مدیترانه در خلیج بیسکی (bay of Biscay) وجزایر قناری (canary islands) وجمع الجزایر مالزی وژاپن یافت می شود.

مرجانهای سیاه رنگ در مجمع الجزایر مالزی وشمال استرالیا ودریای سرخ وجوددارند 

مرکز تجارت مرجان:درتوره دل گرکو:(torre del Greco)درجنوب ناپل،واقع در ایتالیا می باشداخیرا مواد مرجانی از ژاپن ،استرالیا ،هاوایی نیز وارد بازارهای اروپا شده اند.

واژه مرجان در زبان یونانی به معنای ناشناخته است. کلنی های مرجانی توسط شاخه های خود تشکیل تپه های دریایی

(reef) وصخره های مرجانی حلقه ای شکل (reef atoll)رامی دهند این صخره ها توسط جانوران بسیارکوچک مرجانی به نام پولیپ که در حفره های سنگهای بستر دریاها قرار می گیرندواز خودموادآهکی ترشح می کنند به مرور زمان به وجود می آیند.بهترین نوع مرجان دارای رنگی قرمز است وبه نام کورالیوم روبروخوانده می شود.

در جواهرسازی فقط اسکلت های آهکی مرجانها مورد استفاده قرار می گیردو مرجانهای سفید ویاه وآبی رنگ نیز درجواهرسازی بکارمی روند

سنگ مرجان رسوب آهکی استخوان مانند مرجان آبی است، یک نرم تن کوچک که در آب های آرام زندگی می کند و در عمق 20 تا 1،000 فوتی یافت می شود. رنگ مرجان بستگی به عمقی دارد که در آن پیدا می شود: زیر 160 فوت رنگ آن روشن است. خوشرنگ ترین مرجان ها در عمق 100 تا 160 فوتی یافت می شوند. در طیف های مختلف صورتی و قرمز وجود دارد. رنگ آن معمولاً بین سفید تا صورتی و قرمز و سرخ است. مرجان های زرد رنگ، کرم رنگ، شکلاتی و حتی سیاه هم وجود دارد. ستاره شناسان و متخصصین جواهردرمانی بهترین رنگ مرجان که متعلق به سیاره ی مریخ است را قرمز پررنگ می دانند که شبیه به گیلاس نار است.





مباحث سنگ و گوهر شناسی **

تورمالين(Tourmaline) 

 رنگ: بي رنگ، صورتي، قرمز، زرد، قهوه اي، سبز، آبي، بنفش، سياه، چند رنگه

رنگ خاکه: سفيد

سختي در مقياس موهس: 5/7 – 7

وزن مخصوص: 82/2 – 32/3

سيستم کريستالين: ترگونال

شفافيت :شفاف تا کدر

ضريب شکست: 614/1 – 666/1

بيرفرنژانس: 014/0 تا 032/0

ديسپرژن: 020/0

منبع: برزيل، ايالات متحده، سريلانکا و غيره.

با در نظر گرفتن رنگ، زير مجموعه هاي زير در بازار شناخته شده اند:  

 

آکروئيت: (در يوناني به معني – بدون رنگ) بي رنگ تا تقريباً بي رنگ، تقريباً کمياب

دراويت: زرد قهوه اي تا قهوه اي تيره، برخي مواقع براي سنگ هايي که زير مجموعه دراويت نيستند استفاده مي شود.

اينديکوليت (اينديگوليت) به نام آبي در همه شکل ها معروف است.

روبليت: صورتي تا قرمز، برخي مواقع با ته رنگ بنفش، با ارزش ترين آن به رنگ ياقوت قرمز است.

شورل: مشکي بسيار معمول، براي جواهرات عزاداري استفاده مي شود.

سيبريت: بنفش ياسي تا آبي بنفش

وردليت: ( سنگ سبز) در تمام درجات رنگ سبز

برژريت: تورمالين آهن دار

دراويت: تورمالين منيزيم دار

اِکبايت: تورمالين ليتيم دار

سيلايزيت: تورمالين منگنز دار

لووايت: تورمالين منيزيم دار

 

 





مباحث سنگ و گوهر شناسی ** آمونیت **

آمونیت(Ammonite)

آمونیت ها یک گروه منقرض شده جانوران دریایی را تشکیل می‌دهند که(زیر رده آمونوئیدا) از شاخه نرمتنان و رده سفالوپودها می باشند.صدف این فسیلها به شکل حلزونی مسطح بوده و نامگذاری اینها بر اساس صدف آنها می باشد. از آنجایی که صدف آمونیت ها (شبیه شاخ پیچ خورده می باشد، پلینیوس بزرگ اسم این فسیلها راammonis corna شاخ آمون گذاشت. Ammon یکی از خداهای مصر باستان بود که اعتقاد داشتند که مردی است که دارای شاخهای پیچیده بود. در آخر اسامی گونه های آمونیت پسوند Ceras به کار می برند که از یک لغت یونانی به معنی شاخ گرفته شده است. 

مشخصات صدف آمونیتها

ظهور آمونیت ها در اواخر دوره سیلورین و اوایل دونین (400 میلیون سال پیش) بوده است. این جانوران در اواخر کرتاسه و همزمان با دایناسورها در حدود 65 میلیون سال پیش منقرض شدند. طبقه بندی آمونیت ها بر اساس تزئینان صدف و ساختار سپتا (تیغه) حجره های گاز صدف بوده است. به وسیله این ویژگیها و دیگر خصوصیات می توان آمونیت ها را به سه رده و هشت زیر رده تقسیم کرد. برخلاف همه ناتیلوئیدها که خط درز آنها انحنای ملایمی دارد، خط درز آمونیت ها چین خورده است و زین ها و لبه هایی را در روی صدف تشکیل می‌دهد (خط محل تلاقی سپتوم با قسمت خارجی صدف می‌باشد). 

تقسیم بندی آمونیت ها

 همانطوری که در بالا ذکر شد آمونیت ها بر اساس خصوصیات خط درز و تزئینات و دیگر ویژگیهایشان به سه رده گویناتیت ها (دونین تاپرومین)، سراتیدها (کربنیفر تا تریاس) و آمونیتیدها (پرمین تا کرتاسه) تقسیم می شوند. هر کدام از این سه رده به زیر رده هایی تقسیم می‌شوند که در زیر به آنها اشاره می‌کنیم.   

 

گونیاتیت ها (دونین تا پرمین)آنارسستینا (Anarcestina) به سن دونینکلیمنینا (Clymenina) به سن دونین بالاییگویناتیتینا (Goniatitina) به سن دونین تا پرمین بالایی    سراتیدها (کربنیفر تا تریاس)پرولسانیتنا (Prolecantina) به سن دونین بالایی تا تریاس بالاییسراتیتینا (Ceratitina) به سن پرمین تا تریاس   آمونیتنید (پرمین تا کرتاسه)فیلوسراتینا (Phylloceratina) به سن تریاس پایینی تا کرتاسه بالاییآمونیتینا (Ammonitina) به سن ژوراسیک پایینی تا کرتاسه بالاییلیتوسراتینا (Lytoceratina) به سن ژوراسیک پایینی تا کرتاسه بالاییآنکیلوسراتینا (Ancyloceratina) به سن ژوراسیک بالایی تا کرتاسه بالایی 

زندگی آمونیت ها 

به خاطر اینکه خویشاوندان نزدیک آمونیت ها و نیز خود آمونیت ها منقرض شده اند، اطلاعات کمتری راجع بعه نحوه زندگی این جانوران ر دست است.  قسمتهای نرم بدن آنها به هیچ وجه حفظ نشده اند. بسیاری از آمونیت ها احتمالا در آبهای آزاد دریاهای قدیمی و تقریبا در ته دریا زندگی می کردند، زیرا  فسیلهایی که از آمونیت ها یافت شده است معمولا در قسمتهای تحتانی سنگهایی یافت شده اند که در این قسمت هیچ موجود بنتیکی (کف زی) یافت نشده است.  

آمونیتنید (پرمین تا کرتاسه)فیلوسراتینا (Phylloceratina) به سن تریاس پایینی تا کرتاسه بالاییآمونیتینا (Ammonitina) به سن ژوراسیک پایینی تا کرتاسه بالاییلیتوسراتینا (Lytoceratina) به سن ژوراسیک پایینی تا کرتاسه بالاییآنکیلوسراتینا (Ancyloceratina) به سن ژوراسیک بالایی تا کرتاسه بالایی 

زندگی آمونیت ها 

به خاطر اینکه خویشاوندان نزدیک آمونیت ها و نیز خود آمونیت ها منقرض شده اند، اطلاعات کمتری راجع بعه نحوه زندگی این جانوران ر دست است.      قسمتهای نرم بدن آنها به هیچ وجه حفظ نشده اند. بسیاری از آمونیت ها احتمالا در آبهای آزاد دریاهای قدیمی و تقریبا در ته دریا زندگی می کردند، زیرا  فسیلهایی که از آمونیت ها یافت شده است معمولا در قسمتهای تحتانی سنگهایی یافت شده اند که در این قسمت هیچ موجود بنتیکی (کف زی) یافت نشده است.

 

 

کیمیا استونwww.kimiastone.com 

 

 





مباحث سنگ و گوهر شناسی ** آمونیت **

آمونیت(Ammonite)

آمونیت ها یک گروه منقرض شده جانوران دریایی را تشکیل می‌دهند که(زیر رده آمونوئیدا) از شاخه نرمتنان و رده سفالوپودها می باشند.صدف این فسیلها به شکل حلزونی مسطح بوده و نامگذاری اینها بر اساس صدف آنها می باشد. از آنجایی که صدف آمونیت ها (شبیه شاخ پیچ خورده می باشد، پلینیوس بزرگ اسم این فسیلها راammonis corna شاخ آمون گذاشت. Ammon یکی از خداهای مصر باستان بود که اعتقاد داشتند که مردی است که دارای شاخهای پیچیده بود. در آخر اسامی گونه های آمونیت پسوند Ceras به کار می برند که از یک لغت یونانی به معنی شاخ گرفته شده است. 

مشخصات صدف آمونیتها

ظهور آمونیت ها در اواخر دوره سیلورین و اوایل دونین (400 میلیون سال پیش) بوده است. این جانوران در اواخر کرتاسه و همزمان با دایناسورها در حدود 65 میلیون سال پیش منقرض شدند. طبقه بندی آمونیت ها بر اساس تزئینان صدف و ساختار سپتا (تیغه) حجره های گاز صدف بوده است. به وسیله این ویژگیها و دیگر خصوصیات می توان آمونیت ها را به سه رده و هشت زیر رده تقسیم کرد. برخلاف همه ناتیلوئیدها که خط درز آنها انحنای ملایمی دارد، خط درز آمونیت ها چین خورده است و زین ها و لبه هایی را در روی صدف تشکیل می‌دهد (خط محل تلاقی سپتوم با قسمت خارجی صدف می‌باشد). 

تقسیم بندی آمونیت ها

 همانطوری که در بالا ذکر شد آمونیت ها بر اساس خصوصیات خط درز و تزئینات و دیگر ویژگیهایشان به سه رده گویناتیت ها (دونین تاپرومین)، سراتیدها (کربنیفر تا تریاس) و آمونیتیدها (پرمین تا کرتاسه) تقسیم می شوند. هر کدام از این سه رده به زیر رده هایی تقسیم می‌شوند که در زیر به آنها اشاره می‌کنیم.   

 

گونیاتیت ها (دونین تا پرمین)آنارسستینا (Anarcestina) به سن دونینکلیمنینا (Clymenina) به سن دونین بالاییگویناتیتینا (Goniatitina) به سن دونین تا پرمین بالایی    سراتیدها (کربنیفر تا تریاس)پرولسانیتنا (Prolecantina) به سن دونین بالایی تا تریاس بالاییسراتیتینا (Ceratitina) به سن پرمین تا تریاس   آمونیتنید (پرمین تا کرتاسه)فیلوسراتینا (Phylloceratina) به سن تریاس پایینی تا کرتاسه بالاییآمونیتینا (Ammonitina) به سن ژوراسیک پایینی تا کرتاسه بالاییلیتوسراتینا (Lytoceratina) به سن ژوراسیک پایینی تا کرتاسه بالاییآنکیلوسراتینا (Ancyloceratina) به سن ژوراسیک بالایی تا کرتاسه بالایی 

زندگی آمونیت ها 

به خاطر اینکه خویشاوندان نزدیک آمونیت ها و نیز خود آمونیت ها منقرض شده اند، اطلاعات کمتری راجع بعه نحوه زندگی این جانوران ر دست است.  قسمتهای نرم بدن آنها به هیچ وجه حفظ نشده اند. بسیاری از آمونیت ها احتمالا در آبهای آزاد دریاهای قدیمی و تقریبا در ته دریا زندگی می کردند، زیرا  فسیلهایی که از آمونیت ها یافت شده است معمولا در قسمتهای تحتانی سنگهایی یافت شده اند که در این قسمت هیچ موجود بنتیکی (کف زی) یافت نشده است.  

آمونیتنید (پرمین تا کرتاسه)فیلوسراتینا (Phylloceratina) به سن تریاس پایینی تا کرتاسه بالاییآمونیتینا (Ammonitina) به سن ژوراسیک پایینی تا کرتاسه بالاییلیتوسراتینا (Lytoceratina) به سن ژوراسیک پایینی تا کرتاسه بالاییآنکیلوسراتینا (Ancyloceratina) به سن ژوراسیک بالایی تا کرتاسه بالایی 

زندگی آمونیت ها 

به خاطر اینکه خویشاوندان نزدیک آمونیت ها و نیز خود آمونیت ها منقرض شده اند، اطلاعات کمتری راجع بعه نحوه زندگی این جانوران ر دست است.      قسمتهای نرم بدن آنها به هیچ وجه حفظ نشده اند. بسیاری از آمونیت ها احتمالا در آبهای آزاد دریاهای قدیمی و تقریبا در ته دریا زندگی می کردند، زیرا  فسیلهایی که از آمونیت ها یافت شده است معمولا در قسمتهای تحتانی سنگهایی یافت شده اند که در این قسمت هیچ موجود بنتیکی (کف زی) یافت نشده است.

 

 

کیمیا استونwww.kimiastone.com 

 

 





** کهربــــــــا ** مباحث مربوط به سنگ شناسی **



     کهربا با قدمتی بالغ بر 260 میلیون سال در واقع صمغ درختان سوزنی از گونۀ کاج در جنگل­ هایی است که بعدها به زیر آب دریاها رفتند و پس ازحداقل 50 میلیون سال آنچنان سخت گردید که اکنون به عنوان سنگ کهربا شناخته می شود و به ما تصویری از جهان پیش از تاریخ را نشان می دهد، چرا که درآنها قطعاتی از زمین، حشرات و گیاهان دربر گرفته شده اند. تقریباً از دوران پارینه سنگی این سنگ ها در مناطق مختلف شمال اروپا و عمدتاً بطور شناور در سواحل شنی یافته می شوند. ساحل های شنی مسطح و آب شور دریا جایگاه مناسبی برای شناورشدن سنگ کهربا هستند. اما قبل از آنکه این سنگها در ساحل جای گیرند، بایستی توسط موج های کف آلود ساحلی به لرزه درآمده باشند. نیروهای عظیم نهفته در موج های ساحلی این تأثیر را دارند که تنها مقوم ترین سنگ ها که از کیفیتی عالی برخوردارند، باقی می مانند. در برخی افسانه ها آن را اشک وال ها نامیده اند و بعضی به آن لقب "طلای دریاها" داده اند.

امروزه این سنگ (در مناطقی که لایه های رسوبی تشکیل شده اند) درعمق 50 متری به اصطلاح زمین های آبی رنگ جسته می شود. از یک متر مکعب خاک حداکثر 750 گرم سنگ کهربای خام به دست می آید و از این مقدار فقط 25 درصد در تولید سنگ های تزیینی بکار برده می­ شود. از حدود 10 هزار سال پیش، از این سنگ طلسم هایی برای رفع بلا درست می شده است. بزرگترین و زیباترین اثر هنری که تاکنون با سنگ کهربا خلق شده، "اتاق کهربا" در سنت پترزبورگ روسیه است که پادشاه پروس فریدریش ویلهلم اول معروف به سربازشاه به پطر کبیر تزار روسیه هدیه کرد.



یونانیان این سنگ را "سنگ برق" می نامیدند، چرا که با سایش این سنگ در آن الکتریسیتۀ ثابت ایجاد شده و خاصیت مغناطیسی می یابد. ازاین روست که در زبان فارسی بدان کهربا (کاه ربا) می گویند. احتمالاً از آنجا که این سنگ به سادگی مشتعل هم می شود، آن را مثلاً در زبان آلمانی سنگ سوزان (Bernstein) می نامند. به این سنگ نام های دیگری هم داده اند که از آن جمله می توان از اَمبر Amber، سنگ چشم، طلای بالتیک، کوپال Copal، الکترون Elektron، گِلِساریا Glaesaria، گِلِسوم Glaesum، ساکریوم Sacrium، سنگ مایع، سنگ خورشید و سنگ شمال یا سوکینوم Succinum یاد کرد.


رنگ کهربا

سنگ کهربا را دربیش از 400 رنگ مختلف می توان مشاهده کرد؛ از سفید تا زرد، کرم، قهوه ای و قرمز و از خاکستری تا سیاه. عمدتاً کهربا به رنگ کـُنیاکی است که از آن به رنگ کهربایی نیز یاد می شود و طیفی از آن در 90 درصد کل سنگ های کهربا دیده می شود. در کنار این سنگ­  ها، کهرباهایی با ترکیب سفید و زرد وجود دارند که جزو با ارزشترین گروه ها می  باشند، چرا که فقط 10درصد کل سنگ ها از آن جمله اند. به ندرت سنگ های کهربای سبز یا آبی نیز یافت می شوند. در واقع خزه، نور و هوا و نیز تعداد حباب های هوا در هر سانتیمتر مکعب، رنگ آن سنگ را تعیین می کنند. کهرباهای چند رنگ بسیار نادر و از این رو با ارزشترند، چرا که این چند رنگی بر تنوع صمغ در آنها دلالت می کند.

 


اصالت

     سنگ کهربا بسیار سبک و از وزن خالصی حدود 1/08 گرم در هر سانتیمتر مکعب برخوردار است. به همین دلیل در آبهای شور شناور می ماند. با زدن کهربا به یک دندان سالم طنین بسیار خفیفتری نسبت به طنین یک سنگ دیگر شنیده می شود. این سنگ اشتعال زا می باشد، الکتریسیتۀ ثابت را بطور مثبت در خود ذخیره می سازد و ذرّات غبار و تکه های پارچه و خرده کاغذ را به خود جذب می کند وبا مالش آن پس از اندک زمانی بوی خاص صمغ از آن استشمام می­ شود. بنابر قانون مصوب 1934 دو نوع سنگ کهربا به رسمیت شناخته شده اند : کهربای طبیعی و کهربای فشرده (پـِرِسی). گونۀ فشردۀ آن درواقع ذرّات وریزه های کهربای طبیعی هستند که ابتدا گرم و ذوب شده و بدون مواد پیوند دهندۀ دیگر سخت می گردند. برخی کهرباهای پـِرِسی حتی رنگ آمیزی هم می شوند. کوپال نیز صمغی سخت شده است اما نه با قدمتی بیش از یک میلیون سال. دیگر سنگ های همرنگ با کهربا غالباً مواد پلاستیکی هستند، نه کهربای طبیعی. معروف­ترین سنگ کهربا که طبیعی ترین آنها نیز شمرده می  شود، کهربای معروف به بالتیکی است .

 

چگونگی تأثیرگذاری کهربا

سنگ کهربا عمدتاً از کربن، هیدروژن و اکسیژن تشکیل شده است؛ بارالکترون منفی دارد و مالش آن روی بدن انسان باعث یونیزاسیون منفی می شود که از این طریق فرد حس و حال بهتری می یابد. تقریباً تمامی دستگاه های الکتریکی مانند تلویزیون، وسایل برقی آشپزخانه، سشوار، گازبرقی، رادیو، کامپیوتر و غیره ما را با مقدار زیادی یون های مثبت یونیزه می کنند، چیزی که موجب ناراحتی و بیماری های گوناگون می شود. به منظور متعادل سازی یونیزاسیون الکتریسیتۀ ثابت در بدن، سنگ کهربا می تواند به عنوان بهترین یونیزاتور طبیعی بکار گرفته شود. درنتیجۀ تقطیرِ خشک سنگ کهربا دو مایع ارزشمند یعنی عصارۀ کهربا و نیز اسید بسیار شفافی به دست می آید. قطران های مزبور علاوه بر ویژگی ِ یونیزاسیون الکتریسیتۀ ثابت که ازآن یاد شد، از ویژگی های ضد باکتری برخوردارند که به بازسازی و بهبود بافت های صدمه دیدۀ درونی و همچنین پوست یاری می رسانند، همچنان که در تقویت ارگانیسم بطور کلی نیز نقشی به سزا دارند. عطر ِ قوی صمغ درعصارۀ کهربا در واقع تضمین کنندۀ خلوص آن می باشد. عصارۀ مزبور، به عنوان حامل اکسیژن و ذره های آنُدی، بخش صدمه دیدۀ الکتریسیته ثابت دربافت پوست را بازسازی کرده و با منعطف نمودن بافت، سَیَلان و جریان بهتر خون در مویرگها را باعث می­ شود. بدین ترتیب بهبود و ترمیم سوختگی ها، سرمازدگی، گرفتگی عضلات، زخم های شدید، نیش زدگی، جوش ها و دمل ها، تورم ها و کهیر پرخارش تسریع می گردد.




تأثیرات روحی و روانی

     این سنگ بطور کلی بر وضعیت روحی تأثیر مثبت داشته، در مواقع بروز افسردگی اعتماد به نفس را تقویت می کند و نیز بر انعطاف، سعه صدر و توان نوآوری می افزاید. سنگ خورشیدی که به فکر اعتلا بخشیده و عشق به زندگی را بیدار می سازد. او به ما گرما و روشنی می دهد، قدرت تصمیم گیری را افزوده و به هنگام مستأصل و مأیوس بودن به ما برای غلبه بر دلهره و اضطراب یاری می رساند. کهربا از دیرباز به عنوان سنگِ زندگی بخشِ خورشید شناخته می شده است، چیزی که در ما شادابی خاصی ایجاد می کند. به جان ما نور و گرمی وارد می کند و جلوه ای سرشار از تازگی و نشاط به ما می بخشد. همچنین با تقویت و بهبود روند خوددرمانی، ترس را از بین برده، تعادل را بازگردانده، توان اتخاذ تصمیم را افزوده و در نتیجه در فرد مثبت اندیشی و اطمینان ایجاد می نماید. کهربا سنگ احساس امنیت، اعتماد و سلامت جسم و روح است و با این ویژگی به ما در لحظه های تردید و یأس و اضطراب ناشی از عدم موفقیت و نگرانی های آزارنده یاری می رساند.

 

تأثیرات جسمی

کهربا بطور سنتی سنگی شفابخش برای درمان بیماری های پوستی نظیر اگزما، جوش، زگیل، شوره و لک و پیس است. همچنین در درمان ناراحتی های حلق و گلو مانند سرفه، آبریزش بینی و آلرژی های موسمی بطور اثربخش بکار رفته است. مخصوصاً برای کودکانی که در حال دندان درآوردن هستند به هیچ وجه نمی توان از آن غافل شد. آبی که در آن سنگ کهربا قرار داده شده، در درمان آرتروز، نقرس و دردهای روماتیسمی بسیار مؤثر است و علاوه بر آن در درمان بیماری های پوستی و آلرژی ها، بهبود تورم و عفونت ناحیه دهان و حلق، کاهش دردهای ناشی از آرتروز، تقویت سیستم دفاعی بدن، رفع ناراحتی در مواضعی چون سر، چانه و دندان ها، مجاری تنفسی و متعادل سازی هورمونی و نیز جهت مقابله با بیماری هایی نظیر آسم، آلرژی مجاری تنفسی، آبریزش، سرماخوردگی، گوش درد، خونریزی بینی، آلرژی به موی حیوانات و روماتیسم غضروفی نیز این سنگ بسیار مؤثر عمل می کند. به اضافه بهبود زخم ها را در بدن تسریع کرده و به بازسازی مفاصل کمک می کند. میزان تأثیرگذاری کهربا بسیار بالاست. به ویژه در کودکان و نونهالانی که درحال دندان درآوردن هستند، آرام بخش بوده و درد را تسکین می دهد. در بزرگسالان نیز با درد دندان و عفونت لثه مقابله می کند و نیز به هنگام عفونت بینی و سینوس ها این سنگ تسکین بخش بوده و سالم سازی را سرعت می بخشد. کهربا همچنین سیلان مایعات زاید گوش را افزایش می دهد. موفقیت افراد بسیاری که به هنگام آبریزش بینی ناشی از آلرژی های موسمی از این سنگ بهره گرفته اند، چشمگیر است و آنهم با آویختن گردنبند سنگ کهربا به ویژه پیش از آغاز موسم گرده افشانی گیاهان. همانگونه که ذکر شد این سنگ شدت یماری های ماهیچه ای و استخوانی را کاهش داده و از بروز گریپ وخیم نیز پیشگیری می کند. برای کودکان گردنبندهای مخصوصی طراحی شده که به گردن آنها می آویزند و یا یک قطعه کوچک و تخت این سنگ به پشت گردن آنها می چسبانند.

 


کاربردها

     با پودر این سنگ مواد مختلفی ساخته می شود که از جمله می توان به ضُماد کهربا، روغن کهربا و گِرانول کهربا اشاره کرد. از آنجا که درضُماد یا کرمهای کهربا مواد کاملاً طبیعی بدون هرگونه افزودنی های شیمیایی یا اسانس ها بکار رفته است، تأثیری به سزا در نرم و لطیف کردن و افزایش کشسانی و تسطیح پوست دارند. هزاران سال است که بشر از این سنگ به عنوان ماده ای شفابخش بهره برده است. بیش از هر چیز کرم حاصل از کهربا در تسکین دردهای ناشی از روماتیسم و نیز درمان ناراحتی های پوستی مانند نورودرمیتیت و یا گرفتگی و ناتوانی عضلات بکاربرده می شود. چرا که این کرم ها گرمابخش، بازسازندۀ لایه های پوست، چرب کننده و جوان ساز می باشند. ضُماد یا کرم کهربا درعین حال خاصیت ضد باکتری داشته و برای پوست ریزعنصرهای (Microelements) بسیاری را تأمین می کند که پوست برای بازسازی خود بدانها نیاز مبرم دارد. حتـّی زخمهای شدید و عمیق با این ضُماد بهبود می یابند، بدون آنکه در زخم سوزش ایجاد شود. درختان نیز با ایزولاسیون مقدار زیادی از صمغ ها در واقع ازخود محافظت به عمل می آورند، یعنی همان ماده ای که سنگ کهربا از آن به وجود می آید و مشحون از اسید کهربا می باشد.

 

مثال هایی برای کاربرد:

- سنگ را در لیوانی آب قرار داده و صبح ناشتا بنوشید. مثلاً برای دردهای ناشی از روماتیسم غضروفی سنگ بایستی به مدت 12 ساعت در 100 میلی لیتر قرار داده شود.

- آن را زمانی نسبتاً طولانی در تماس مستقیم با پوست نگاه دارید.

- در موارد ناراحتی های معده و مثانه می توان پودر سنگ خالص کهربا را با آب نوشید و یا آن را به عنوان گردنبند آویخت.

آنچه در بارۀ ویژگی های اسرارآمیز کهربا نقل شده است:

اگر کسی تمایلی به استفاده از کهربا نداشته باشد، این سنگ بخشی از نیروی شفابخشی خود را از دست می دهد چرا که کهربا از تشعشعاتی بسیار ملایم و لطیف برخوردار است. به همین جهت هیچ کس نباید مجبور به حمل آن شود، زیرا سنگ کهربا روی آن شخص، به دلیل عدم تمایلش، تأثیری بسیار ناچیز خواهد داشت. در زمان قدیم نزد بسیاری از اقوام کهربا همواره به عنوان سنگی برای رفع چشم زخم و دورکردن ارواح خبیثه شناخته می شده است. همچنین از آن به منزله ماده ای علیه جنون و دیوانگی بهره می برده اند.







تاریخچه سنگ

 
 سنگ از دیرباز در زمرۀ درمانهای طبیعی بوده و جنبه تزیینی و زیبایی آن نیز مورد توجه بشر بوده، و امروزه تحت نام
(gem therapy) به عنوان یکی از رشته های طب مکمل معرفی و طبقه بندی می شود و از جنبه زیبایی و تزیینی مورد اسفاده اقوام مختلف قرار می گیرد.

 استفاده از خواص درمانی سنگهای نیمه قیمتی ،گوهرها بر خلاف استقبال گسترده مردم جهان طی سالهای اخیر، موضوع جدیدی نیست، بلکه هزاران سال قدمت دارد. شواهد کاربرد سنگهای طبیعی برای درمان بیماریهای مختلف در قدیمی ترین تمدنهای بشری به چشم می خورد. بر اساس این شواهد، در طول تاریخ از سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی برای مقاصد درمانی، محافظت افراد در برابر بلایای طبیعی و تاثیرات نامطلوب محیطی استفاده می شده است.

 قدیمی ترین گزارشها در مورد خواص درمانی گوهرها به هزاره ۴ پیش از میـلاد بــاز می گردد. چنین به نظر می رسد که کتیبه های سومری و متون علوم ودِایی مربوط به هند باستان، کهن ترین آثار بر جای مانده از این دانش قدیمی می باشند. در طب سنتی هند (آیروودا) دستورات دقیقی در مورد تهیه پودر، خمیر و الِگریز با سنگهای شفابخش وجود دارد. متون و دستورات این طب تا به امروز حفظ شده و توسط پزشکان آن در سراسر دنیا و بخصوص در آمریکا، اروپا و هند بکار گرفته می شود.

در چین باستان نیز درمانگران از خواص ارتعاشی سنگها آگاه بوده اند. کتاب امپراطور زرد (حدود ۵۰۰ سال قبل) که توسط پی یو نگاشته شده دارای توضیحات فراوانی در مورد گوهرها و تاثیر آنها بر بدن انسان است. امروزه نیز کشور چین یکی از بزرگترین عرضه کنندگان گوهرها و سنگهای شفابخش در سراسر دنیاست.

ارسطو فیلسوف مشهور یونانی نیز از قدرت ویژه و منحصر به فرد سنگهای شفابخش صحبت کرده است.
رومیان نیز تحت تاثیر آموزه های یونان و سایر تمدنهای باستانی، همواره سنگهای صیقل داده شده را برای رفع بیماری و بدشانسی با خود حمل کرده و در جنگ ها در زره و سپر و شمشیر خود از آنها استفاده می کردند.
در دین مبارک و مبین اسلام نیز استفاده از انگشتر با نگین عقیق، فیروزه و سنگ خورشید، حدید و ... به مومنین توصیه شده و با استناد به کتب دینی، ائمه اطهار غالبا نگین انگشتری بر دست داشته اند.

دانشمندان ایرانی در دوره پس از اسلام نیز توجه و عنایت ویژه ای به گوهرها و سنگهای شفا بخش داشته اند که از این میان می توان به صباح بن عمران از جواهرشناسان عهد هارون الرشید خلیفه عباسی و عطاربن محمد، منجم و مولف کتاب منافع الاحجار اشاره نمود. ابن سینا، حکیم عالیقدر پارسی نیز، در درمان تمایل به خودکشی از سیترین استفاده می کرده است.

شاید بـه جـرات بتـوان گفت پـرارزشـترین و مـهمترین کتـب گـوهرشناسی ایران کتـاب "الجماهر فی الجواهر" تالیف ابوریحان بیرونی به زبان عربی و رساله "تنسوخنامه" ایلخانی معروف به "رساله جوهریه" تالیف خواجه نصیر الدین طوسی به زبان فارسی است. تنسوخنامه ایلخانی که در عهد پادشاهی هلاکوخان و به امر او توسط خواجه نصیرالدین طوسی به رشته تحریر در آمده است، شامل منافع و خواص و صفات گوهرها و سنگهای بیش بها است.
یک درمانگر زن مشهور به نام هلیدگارد، در قرن دوازدهم میلادی (اروپای قرون وسطی) در کتاب معروف خود به نام فیزیکا به طور مفصل به توضیح خواص درمانی سنگهای نیمه قیمتی پرداخته است. یکی از این درمانهای طبیعی شامل قرار دادن سنگهای خاص بر روی نقاطی از بدن و نوشیدن آب از ظرفی بوده که سنگهای شفابخش به مدت یک شبانه روز در آن قرار داده شده باشد.

چارسلسوس، پرآوازه ترین پزشک اروپا در دوران رنسانس، در مورد ویژگی های شفابخش سنگها و مواد معدنی و ارتباط این خواص با ساختمان فیزیکی و فرمول شیمیایی آنها به بررسی و مطالعه پرداخته است. او پس از سالها مطالعه و به دنبال کسب تجربیات متعدد، به این نتیجه رسیده است که از سنگهای ساییده شده و یا خرد شده می توان نه تنها برای درمان علایم بیماریها، بلکه برای علاج دلایل عمیق بیماری هم استفاده کرد.





گزارش تخلف
بعدی